در شعبان ١٠٠٦ هجري قمري الله ورديخان لشكر قزلباش را ماموريت داد قلعه سعادت آباد جويم را به تصرف درآورند و از لارستان جدا كنند. اين كار با موفقيت انجام شد و حاكم لارستان با ماموريت به مير درگاه اين قسمت از لارستان را با كمك نيروهاي رزمي لارستاني و ايثار جنگجويان بنارويي به قيادت امير محمد عبدالله به لارستان بازگرداند و فرمانده قشون قزلباش كشته و نيروهاي قزلباش تار و مار و از منطقه جويم خارج شدند.
چهار سال بعد با هجوم لشكر صفويه كل لارستان به تصرف درآمد. از سال ١٠١٠ قمري تا ١١٦٥ يعني يكصد و پنجاه سال، مديريت لارستان تحت حاكميت صفويها و افشاریها بود تا در ١١٦٥ نصيرخان لاري از نوادگان اميران ميلادي لارستان، لارستان را به حيطه تصرف و تدبير درآورد. كريم خان زند تسليم سرنوشت و تقدير شد و اين مطلب را به مدد جواسيسش دريافت كه تا جهرم نعم المولي و نعم الوكيل واز جهرم به بعد نعم المولي و نعم النصير. يعني حوزه عمل فارس تا جهرم است و نام وكيل و حكمش نافذ ولي در بعد از جهرم و از رزك و جويم اين حكم نصيرخان لاريست كه نافذ است.
سالها گذشت در زمان فرزندان نصيرخان مجددا قاجاريه با عناصر نفوذي ماهاني و گلپايگاني سعي در نابودي نايبالحكومه لارستان ميرهاشم اوزي كه حكومت جويم داشت را پيگير بود و ميرهاشم را ابتدا ترور ناموفق و بعد با توطئه به دام انداختند و جويم را زير تاخت گرفتند.
چند سال بعد لاريها با دعوت از سيدعبدالحسين و مقابله با نفوذيها مجددا اقتدار و سيطره بر انبار غله خود یعنی جویم را بدست آوردند. در آن دوره جنگ و گریز در ده سال كشش و كوشش محدوده حفظ شد.
گرچه غلبه نهایی با ديگران بود اما سرنوشت انبار غله لارستان در يد حكومت مركزي و زير نظر حكام لار بود.
اينك پس از دهها قرن بخش شمالي و همراه هزار ساله جويم شهرستاني مستقل شده است. مردم لارستان تسليم در برابر اراده ملي و شايد رضا به دستيابي قديميترين بخش لارستان به حقوق حقهاش؛ اما در دل نگران و مغبون و مغموم، چرا كه سرزمين مادري با يك زبان و يك فرهنگ اكنون «هفت تكه» شده است.
آیا راهي براي ارتقای مجموعه يكدست فرهنگي متصور است؟ براي آينده مجلس بينديشيم. بايد فردي توانمند، دلسوز و شجاع با شرط هدفگذاري ارتقای لارستان پيشبيني كرد.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: