تندیس دلتنگی ام راقاب کرده ام بردرِشهر
من قهرمانِ شبهای بارانی ام
باچتری ازجنس خاطره
اما،بدونِ تو
***
من غم انگیزترین قصه وتفسیرشدم
قصه گویش توومن بازی تقدیرشدم
***
وقتی دلم می گیرد،آینه همدمم می شود
موهایم رامی بندم
چشم هایم راسیاه
ولب هایم راقرمز می کنم
دامنِ گل دارم که می پوشم،زیباترین زنِ دنیامی شوم
آینه؟راستی دردِدل باتوچقدرزیباست