"بزرگداشت روز ملی سینما در لارستان"
شب نشینی شیفتگان سینما را در کنار دوستانی آغاز می کنیم که قریب به یکسال قبل هم بازی بودیم در سکانس هایی از "کانون فیلم انجمن سینمای جوان"، همگی با وعده ی دیدار، عصرهای جمعه ،غروب های پاییز ،در سالن کوچک و نقلی "فردوسی"گرد هم می آمدیم تا با مقدمه ای پر حرارت از محسن زارع و گشاده رویی پیام سبحانی و دست آخر با نقدی جانانه، اشک ها، لبخندها ، کف زدن ها را در تاریکی سالن، به رسم دوران هنر هفتم بار دیگر تجربه ی فراموش نشدنی داشته باشیم.
حال یک سال از آن دوران سپری شده و این بار محسن زارع پشت تریبون "بزرگداشت روز ملی سینما در لارستان" قرار گرفته و حضور ما را در این شب نشینی که برای نخستین بار در لار برگزار شده گرامی می دارد.
"سکانس های برتر تاریخ سینمای ایران..."
بخش اول برنامه که آغاز می شود حال و هوای سینما در جمع زنده می گردد، ناخدا خورشید و هامون و ...و بالاخره خسرو شکیبایی ...برقی از شادی در چشم دوستان می نشیند،خاطرتی که سالها قبل با آن به زندگی نشسته اند،کلمات و دیالو گ ها ی که ناخود آگاه هر کدام زیر لب زمزمه می کنند موجی ازشور و هیجان در بین حاضرین به وجود آورده.
امشب تجربه ی متفاوتی از یک دور همی صمیمانه رابا دوستان اهل دل تقسیم می کنیم، نشستی که اندک اندک رخنه کرده در هزاران خاطره ... به چهره ی مهمانان که نگاه می کنم همگی با شور وشعف خاصی به نظاره نشسته اند جشن 116 سالگی سینما را...
"بازیگری از رویا تا واقعیت..."
پرده ی نقره ای سالن که روشن می شود نفس ها در سینه حبس می گردد، محسن زارع اعلام کرده کلیپی از تاریخ سینمای ایران تهیه شده است و این بار تاریخ سینمای ایران با ریتم زیبایی به نمایش در می آید، روایت آهنگینی که می رود روح تشنه ی دوستداران سینما را در این شب خاطره انگیز سیراب کند... نامها، تصویرها، چهره های آشنا، که برای تک تک افراد حاضر نوستالژی به یاد ماندنی را تداعی می کنند.
"کیا رستمی هر وقت می رفت زود بود..."
حالا دیگر اهالی "شیفتگان سینما"، غرق در شب نشینی خودشان شده اند ساعات دلپذیری از چشمهای پروژکشن در حال باز سازی است که هرکدام دنیایی از خاطره و یادها را باز گو می کند....یادهای نزدیک، یادهای دور..یاد کیارستمی ها...که به قول زارع "به سادگی رفت" . موسیقی دلنوازی حدیث فرهادی را آرام و با طمانینه همراهی می کند؛ آنچنان که در خور و اندازه ی خالق "طعم گیلاس" و "نشانی خانه دوست "باشد، برایمان می خواند از "بهرخ منتظمی " ،و حال همگی در نهانمان یکصدا می شویم با محسن زارع که، کیارستمی هر وقت می رفت زود بود.
تصاویر کیارستمی که بر پرده جان می گیرد و انرژی مضاعفی به جمع می بخشد و انصافا بر اقتدار امشب و یاد بزرگان, مشایخی ها، رشیدی ها و انتظامی ها می افزاید...گویی گفتن و شنیدن از کیارستمی بر اعتبار هنر که نه بر اعتبار و جاودان شدن نام سینما در جهان می افزاید...
بخش های متنوع برنامه جان می گیرند از زبان محسن زارع، و این بار به استقبال از مدیری می رویم که در زمان او سینما دیجیتال متولد شد، سیدعلی اصغر رفعت حقیقی.
رفعت حقیقی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان ضمن تشکر از دست اندر کاران برنامه ، از روند نمایش فیلم در سینما دیجیتال می گوید، از دوستانی که اهل فرهنگ و هنر هستند و ایضا کم لطفی هایی که می شود و این که مجموعه ی ارشاد با تمام سختی هایی که پیش رو داشته تمام تلاشش را کرده که خدمات در خور توجهی را به مردم ارائه کند.
مدیر فرهنگی و نام آشنای شهرمان "محمد فیاض پور" که به راستی از اهالی پر و پاقرص هنر این دیار است به همراه "علی کمیلی"از پیشکسوتان هنری شهر، تقدیر از رفعت حقیقی را به نحو شایانی انجام می دهند.
"عاشقانه پای کار بودیم ..."
زارع پشت تریبون قرار می گیرد و از رفعت حقیقی در خواست می کندکه پخش فیلمها به گونه ای مدیریت شوند که با فیلم های اکران شده در سراسر کشور فاصله ی زیادی نداشته باشند و در کنار حفظ ذائقه ی مخاطب عام به آثار هنری هم توجه شود آن گونه که بسیاری از اثار هنری در یکسالی که گذشت نمایش داده نشد و اظهار امید واری کرد که در جبران این نقیصه بزودی شاهد نمایش فیلم "فروشنده" اصغر فرهادی باشیم.
گویی قرار است امشب با هر بخش برنامه به پرده ی نقره ای سالن میخکوب شویم ، اینجاست که در تایید صحبت های محسن زارع بخش های از فیلم و آنونس فیلم " فروشنده" پخش می شود و دنیایی از حس را به جمع منتقل می کند، هنوز تپش قلب حضار جلسه ادامه دارد که به یکباره نغمه ی ترانه های آشنا و ماندگار،یار دبستانی ...ایران ایران... رضا موتوری ...نوستالژی روح بخشی را در فضا می پراکند، زمزمه های که از اطراف سالن به گوش می رسد، نگاههای که جان می گیرد، همه و همه حکایت از یک احساس مشترک دارد در جمعی که به هنرمندی عده ای از علاقه مندان سینما گرد هم آمده اند. دیگر برایمان مسجل شده هر بار که زارع پشت تریبون حاضر می گردد نوید برنامه ی تازه ای دارد. این بار با نظر خواهی از جمع قطعه موسیقی آرامی توسط آقایان زرگریان و خلیل زاده با گیتار اجرا می گردد.
طنین آرام بخشی که بر فضا مستولی شده ما را آماده می کند که به پیشواز تقدیر از "پیام سبحانی "برویم. با دیدن سبحانی گویی پازل امشب برنامه در کنار زارع کامل شده، شاید برای گفتن از سبحانی باید گریزی یزنیم به سال گذشته آن زمان که به اتفاق زارع پاشنه ها را کشیده و کانون فیلم سینمای جوان را بیش از 20 جلسه با دقت و قدرت بدون هیچ چشم داشتی رهبری کردند.عصرهای جمعه را با انرژی که سبحانی به جلسات می داد شرکت می کردیم تا به امروز که پشت تریبون بزرگداشت روز ملی سینما ظاهر می شود و می گوید" عاشقانه پای کار بودیم"
اینبار از رفعت حقیقی برای تقدیر از سبحانی دعوت می شود و او سبحانی را تنگ در برمی گیرد. "سینما آزادی" نامی که مسئولان لارستان برای راه اندازی آن هم قسم شدند اینک سوژه ی مستند سازی مهران امیدی قرار گرفته، غمی جانکاه روحم را می آزارد، خاطرات صفهای طو لانی،صندلی های چوبی سالن سینما، بوفه و تخمه و نوشابه های شیشه ای کوکا کولا در ذهنم جان می گیرد که "مجید بامدادی " عجیب هنر مندانه با کلمات خاطره بازی می کند و "نوستالژی ممد" سینمای لار را برایمان نقل می کند.
به تصویرکشیدن کودکی ، بازیگوشی،عشق بازی با حال و هوایی که دیگر شاید هیچگاه تجربه اش نکنیم شاید آخرین پرده از شب نشینی امشب باشد. هنوز گوشه های چشم دوستان از یاد آوری نام یاد سینما آزادی خشک نشده، که افشین وصالی هنر مند جوان و خوش آتیه لارستانی موسیقی پاپ را به نام "دلم تنگه "به گوشمان می نوازد.
آخرین تقدیر ها قرار است انجام شود و بعد کیک زیبای مراسم که با نگاتیو زیبایی حکاکی شده بریده شود، زارع ابتکار زیبایی کرده از آقای طیبی رئیس اداره ی ورزش و جوانان لارستان در خواست می کند که از یک سایت که در طول سال گذشته بیشترین اخبار و مطالب ، مقالات و نقد سینمایی را منتشر کرده سایت آفتاب لارستان (حمید منشی)قدر دانی کنند.
در آخر با عطر آرام بخش دمنوشهای دارچین و زنجبیل و توت فرنگی ....از دمنوشهای شرکت "نیوشا" که اسپانسر برنامه بودند و تشکراز دوستانی که اجرای این برنامه رابه یاد ماندنی کردند، نوید باز گشت روزهای خوش گذشته را به دوستداران فیلم های سینمای ایران با نقدو بررسی می دهیم.