هفت سال از عروج ناباورانه عزيزي دلباخته و شيفته خدمتگزاری مردم لارستان مرحوم شادوران حاج محمد حسين نخبه الفقهايي مي گذرد. اين مصيبت جانكاه يعني دوري و فراق اين بزرگمرد آتشي در قلوب مردم اين سامان برافروخت كه گويا پس از گذشت سال ها قصد آرام و قرار ندارد و اين نشان از وفاداري مردم پاك سرشت و باصداقت و قدردان اين خطه نسبت به انسانهاي والا و خدوم خود مي باشد كه انصافاً ستودني است.
بر روي سنگ قبر اين گوهر به خاك آرميده جمله كوتاه بسيار زيبا و دو بيت شعر بسيار زيباي ادبي كه بيانگر احساس دروني همه مردم حق شناس لارستان و حاكي از منش و خصلت نيكوي انسانهاي با كمال مي باشد نقش بسته است.
سايه اش ما را پناهي بود و رفت
ز سـرو، آمـوز هان آزادگـي را/ چنان چون بيد مجنون بندگي را
چو نخل بارور مي كن كريمي/ مـثـال مـاندن گـل زنـدگي را
حقيقتاً شخصيت هاي بزرگ چون مرحوم نخبه كه با ايثار و فداكاري و از خود گذشتگي در جهت رضاي حق تعالي و احسان به بندگان خدا تلاش و كوشش مي كنند در خور ستايش و سناي نيكويند. زيرا از يك سو قدرداني و ياد از اعمال نيك آنها باعث هيجان و جنبش و تشويق افراد خدوم و خدمتگزار در جامعه مي گردد و از سوي ديگر نشر خوبي ها و ذكر جميل آنان از جلوه هاي بسيار زيبا و دل انگيز جوانمردي است و خوشا به حال چنين شخصيت هايي كه در دوران حياتشان سايه اي براي محرومان و مستمندان باشند.
چون درخت سرو آزاده زيستند و چون درخت مجنون بندگي خدا كردند و چون درخت نخل بارور در طول زندگي شهد و شيريني عرضه داشتند و چون گل زندگي و عطرافشاني كردند و چون گل پژمردند. روحش شاد و يادش جاودان باد