گویی شهر را به دست باد سپرده اند
خیابان ها بی چراغ
کوچه ها تاریک
و آسمان نیز
به باران پناه برده است
وقتی نیستی
تنها مردی هستم که در هجوم کلاغ ها
از تنهایی این شهر دفاع می کند
وقتی نیستی
پرستوها زودتر از فصل کوچ
به پرواز فکر می کنند
واین غمگین ترین
تراژدی شهر بدون توست
ارسال دیدگاه شما
نظرات: