این روزها، عبارت سواد رسانهای (Media Literacy) بسیار گفته و شنیده میشود، اما واقعیت این است که در این زمینه هم مانند بسیاری از امور دیگر با تأخیر عمل کرده ایم و دستانمان پر نیست! تألیفها و حتی ترجمههایمان کافی نیست و به شدت نیازمند تولید محتوا و غنیسازی ادبیات در مباحث مربوط به سواد رسانهای هستیم. اما پرسش مهمی که در این زمینه وجود دارد و پاسخ به آن تا حد زیادی منتج به مشخص شدن مسئولیتها و نقشها میشود، این است که مسئولیت آموزش و ارتقای سواد رسانهای بر عهده کیست؟
جیمز پاتر، نویسنده کتاب نظریه سوادرسانه ای، مسئولیت را یکی از اصول کلی تئوری خود مطرح کرده است. بر این اساس مسئولیت ارتقای سواد رسانه ای در هر جامعه ای، برعهده افراد است. افراد باید تلاش کنند با فراگیری مهارت و تقویت نگاه انتقادی خود، کنترل و گزینشگری پیامها و رسانه ها را در اختیار گیرند. البته او با تأکید بر اینکه نهادهایی چون حکومت، بازار، دین، رسانه ها و خانوادهها به عنوان منابع کمکی به افراد تلقی شوند، مسئولیت ویژه ای را در ایجاد ساختارهای دانش با هدف توسعه سوادرسانه ای برای نهاد آموزش متصور است. بنابراین، واگذاری مسئولیت به خود در ارتقای سواد رسانه ای از نگاه پاتر نباید دستاویزی برای انکار و یا حتی تعلل نهادهای آموزشی در ایفای وظایفشان قرار گیرد.
در نظام آموزشی ایران، از سال ۱۳۹۵ کتاب تفکر و سوادرسانه ای به طور رسمی به دانشآموزان پایه دهم آموزش داده می شود؛ یعنی بیش از نیمقرن تأخیر از زمان بهکارگیری عبارت سواد رسانه ای توسط مارشال مک لوهان در سال ۱۹۶۴؛ کتابی که از لحاظ محتوایی مورد انتقاد جمعی از استادان علوم ارتباطات از جمله دکتر مهدی محسنیان راد گرفت و البته جمعی نیز بودنش را بهتر از نبودنش دانستند. بنابراین، پس از به باور رسیدن و خواست و اراده افراد در فراگیری هرگونه مهارتی از جمله سواد رسانهای، نهاد آموزش، مهمترین وظیفه توانمندسازی آحاد جامعه و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان در مواجهه با رسانهها و پیامهای فراوانی که در این زمانه تولید میشود را بر عهده دارد. افکار عمومی و البته پژوهشهای علمی، میتوانند کمیت و کیفیت اقدامات انجام شده را بررسی و اعلام نمایند!
مشاهده شواهد و پیشداوری نویسنده از تأخیر ۵۰ و چندساله ذکر شده در نظام آموزشی، مؤید آنست که نباید خیلی به وضعیت موجود دلخوش بود.
نهادهای آموزش و پرورش، فرهنگ، آموزش عالی و صداوسیما نه تنها بایستی عقبماندگیهای خود را جبران کنند، بلکه در روزگار حاضر که هیچکس از تیررس پیامهای انبوه و درست و نادرست در امان نیست، باید با برنامهریزی و اجرای سیاستها و برنامههای علمی در ارتقای مهارت و توانمندی مخاطبانشان بکوشند. آغاز به کار رسمی انجمن سوادرسانه ای نیز در این بین میتواند فرصتهای جدیدی خلق کند و باید امیدوار بود که فعالیت های صنفی و حرفه ای در این حوزه با شتاب بیشتری انجام شود. این انجمن می تواند با بهرهگیری از تجربههای موجود در زمینه فعالیت سازمان های مردم نهاد و با تقویت بنیه علمی و اجرایی خود، مشاوری مناسب در زمینه آموزش سوادرسانه ای در میان علاقه مندان و بهویژه سازمانها، وزارتخانه ها، مراکز آموزش عالی و مدارس و خانواده ها باشد.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: