هر زمان و در هرعصر ارتباطی، به واسطه ملزومات و نیازهای جدید انسانی و تغییرات تکنولوژیک ، شکل و ظاهر و محتوای کتاب ها نیز از تغییرات خاصی برخوردار شد.
کتاب های سنگی و چوبی و خطی، جای خود را به کتاب های چاپی و پرتیراژ دادند و خود، ارزشی مانند اشیاء لوکس و گرانقیمت پیدا کردند.
در عصر حاضر نیز، با توجه به شکل زندگی مصرفی، از کالاها گرفته تا تفکرات، از نگاه به ارزش ها گرفته تا نگاه به شکل گذران زمان و عمر، همه چیز دستخوش تغییر شده است.
تغییری که به کتاب و کتاب خواندن نیز به چشم یک پدیده لوکس و تزیینی نگاه می کند.
امروزه در هر خانه و خانواده ای دست کم چند کتاب شیک و پرآوازه می بینید اما سرانه مطالعه کتاب در کشور ، خبر از دور شدن مردم از فرهنگ مطالعه و داشتن برخوردی کالایی و لوکس با کتاب می دهد که این پدیده ای تأسف برانگیز و قابل مطالعه است.
مسلما یکی از دلایل این دوری، تغییر سبک زندگیست. سبکی از زندگی که فرصتی برای مطالعه باقی نمی گذارد یا دغدغه کتاب خوانی را از میان دغدغه های روزانه ما حذف کرده است.
جایگزین شدن لذت ها، یکی دیگر از این دلایل است. دور شدن از لذت کتاب خواندن، ذائقه ما را به سمت لذت بردن از یادگیری های کوتاه و موقت و کسب آگاهی به ظاهر مفید و البته متنوع از فضای مجازی سوق داده است.
در این بین، کتاب ها نیز در بازار بی توجهی و بی مهری ما، رنگ و روی زیبای خود را از دست داده اند و دیگر مانند قدیم جلوه نمایی نمی کنند.
حساسیت هایی که در گذشته نسبت به ظاهر و نگارش کتاب وجود داشت، وسواس در انتخاب و استفاده از کلمات زیبا و پرمعنا و جملات اثربخش که می توانست ساعت ها ذهن و خیال انگیزی مخاطب را درگیر خود کند، توجه به شیوه نگارش فرهیخته، عمق و محتوا، قدرت رنگ آمیزی ذهنی و مانند آن، امروزه کمرنگ شده و همچنین مشتری پروپاقرص خود را از دست داده است و ذائقه نویسندگان و ناشرین را نیز به سمت ساده نویسی، سطحی نگری و لوکس نویسی متمایل کرده است.
گذشته از سبک زندگی حاکم شده بر فرهنگ کتاب و کتاب خوانی، کتاب ها نیز گاهی همچون زنانی که دیگر امیدی برای رسیدن به زندگی عاشقانه ندارند، منش دلبرانه خود را از دست داده اند و به اندک خوانندگان بی رمق خود بسنده کرده اند.
تغییرات ظاهری و محتوایی جذب کننده مخاطب و مطابق با نیاز مخاطبان امروزی، یکی دیگر از حلقه های مفقوده کتاب ها در این بین است.
چرا کودکان کتاب نمی خوانند؟!
ساده ترین و صریح ترین پاسخ شاید این می تواند باشد:
چون ما کتاب نمی خوانیم!
کودکان الگوی زندگی خود را از زندگی پدر و مادر و بزرگ ترهای خود کسب می کنند. مطمئنا اگر کودکی در محیطی زندگی کند که پدر، مادر، خاله و دایی، عمو و عمه و بستگان دیگر عادت به مطالعه دارند، باید در ساعت صرف غذا به زور کتاب را از دست او خارج کنید!
چرا کودک کتاب را دوست ندارد؟
گاهی اوقات ما معده کودکمان را از چیپس و پفک و فست فود انباشته می کنیم و بعد انتظار داریم سر سفره با اشتها دست به غذا ببرد!
مسلم است این کودک دیگر اشتهایی برای غذاخوردن نخواهد داشت و بهترین غذاها نیز چنگی به دل او نمی زنند و قادر به تحریک اشتهای او نخواهند بود.
اما گاهی نیز در مقابل کودک گرسنه غذایی قرار می دهیم که ظاهر زیبا و مزه خوبی ندارد و کودک در عین گرسنگی از خوردن آن سر باز می زند. (هرچند که گرسنگی می تواند گاهی کودک را وادار به پذیرش و خوردن کند)
تأمین خوراک فکری کودکان نیز همین گونه است.
کتاب غذایی است که باید در حال گرسنگی به کودک ارائه شود. وقتی ذهن کودک انباشته از تصاویر و انیمیشن ها و بازی های گوناگون و استفاده مداوم از تبلت و بازی های تلفن همراه است، نیازی برای مطالبه کتاب در او باقی نمی ماند.
ضمن آن که تقلید رفتار بزرگ تر ها در استفاده از تلفن همراه، حس خوشایند بیش تری برای او به همراه دارد.
اما شکل و محتوای کتاب نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
استفاده از عناصر مهم و تأثیرگذار در کتاب، می تواند کودک را شیفته مطالعه کند و از آنجا که آغاز و بنیان هر رفتار در بزرگسالی در کودکی شکل می گیرد، می تواند عادت خوب مطالعه کردن را در وجود او ریشه دار کند.
ویژگی های کتاب کودک
ویژگی های ذهنی و نیازهای کودک با بزرگسالان متفاوت است. بنابراین مسلما ویژگی های کتاب کودک نیز با کتاب بزرگسالان تا اندازه زیادی متفاوت است.
هرچند کتاب کودک و بزرگسال هردو باید از ویژگی جذابیت برخوردار باشند اما تعریف جذابیت از دید هرکدام متفاوت است.
کودکان ذهنی خیال پردازتر از بزرگسالان دارند. دنیا را رنگی تر، جزئیات را دقیق تر و زیبایی ها را عمیق تر می بینند. هر نکته کوچک برای آنان یک تجربه بزرگ محسوب می شود. ذهن پرسشگر و مملو از سوال از دنیای تعجب برانگیز اطرافشان آن ها را مدام به پرسیدن وامی دارد. پرسش هایی که برای اغلب بزرگسالان کلافه کننده است.
کتاب می تواند یک یاریگر خوب و صبور و همراه باشد. یاریگری که از صحت کلامش اطمینان دارید و می دانید جز موارد مورد نظر شما نکته یا حرفی انحرافی به کودکتان منتقل نخواهد کرد چراکه می توانید پیش از هدیه به کودک، محتوای آن را کاملا بررسی نمایید.
اگرچه دقت سازمان های متولی کتاب روی محتوای کتاب ها نیز می تواند تا اندازه ای خیال شما را از این بابت راحت کند.
اگر هرشب حداکثر نیم ساعت از وقت خود را به کودکانتان اختصاص دهید و پیش از خواب محتوای یک کتاب را برای او بلندخوانی کنید، کودک شما هم خواب راحت و رؤیای شیرین تری خواهد داشت و هم لذت انس با کتاب را تجربه خواهد کرد.
یکی دیگر از عناصر جذابیت در کتاب کودک، رنگ آمیزی و نقاشی زیبا و خواستنی است.
کتابی که از رنگ و طرح جذاب برخوردار نباشد هرچند از محتوایی عمیق برخوردار باشد از دید کودکان دوست داشتنی نیست.
(هرچند این نکته برای نوجوانان گاهی حتی برعکس است! چراکه نوجوان ترجیح می دهد تصاویر را نیز خود خیال پردازی کند و کتاب بدون تصویر را ترجیح می دهد)
اما کودک در ذهن خود به تصاویر جان می دهد. با آن ها ارتباط برقرار می کند، آن ها را زنده می کند و با آن ها زندگی می کند.
بنابراین تصویر جذاب، ویترین کتاب کودک است که وی را تشویق به ورود و خواستن مابقی محتوا می کند.
ویژگی های محتوای کتاب کودک
گذشته از تصاویر کتاب که باید در عین جذابیت با محتوای کتاب نیز همخوانی داشته باشند و فرهنگ بومی و ملی ما را نیز تقویت کنند، محتوا نیز باید در گام اول از ظاهری جذاب برخوردار باشد تا کودک را وادار به خواستن و تشویق به ادامه کند.
یکی از بهترین شیوه ها و قالب های ارائه محتوا به کودک، استفاده از زبان قصه ، شعر و ترانه است.
شاید شما محتوای کتابی که سال گذشته مطالعه کرده اید را به طور کامل به خاطر نیاورید اما شعرها و قصه هایی که در کودکی از پدر و مادر خود شنیده اید را به خوبی به یاد داشته باشید و حتی جزئیات کتابی را که از روی آن برای شما قصه می گفتند را نیز به خاطر داشته باشید.
چراکه همواره شعر و قصه یک زبان بسیار تأثیرگذار در انتقال مفاهیم مهم بوده است و قدمای ما از این موضوع به خوبی آگاه بوده اند و سخت ترین مفاهیم را در قالب شعر و قصه به ما منتقل کرده اند.
استفاده از قالب مناسب و جذاب موجب می شود هرنوع محتوای مورد نیاز کودکان بتواند شانس استقبال خوب را پیدا کند.
علاوه بر قالب ارائه و محتوای ارزشمند، پیدا کردن زبان مشترک با کودک، و همچنین خیال انگیزی و رنگ آمیزی با استفاده از کلمات زیبا و جذاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ضمن آن که نباید فراموش کرد کودک از دایره واژگان محدودی برخوردار است. کتاب باید در عین استفاده از لغاتی که در دایره دانش محدود کودک جا می گیرند، به شکلی ماهرانه و نامحسوس، به دایره این لغات بیافزاید.
همین احتیاط در رابطه با دایره اطلاعات کودک نیز باید در نظر گرفته شود. کتاب کودک در عین افزایش ماهرانه اطلاعات کودک، باید به نحوی و تا اندازه ای به او آگاهی بدهد که این افزایش اطلاعات کودک را کلافه و دلزده نکند.
درواقع کتاب کودک نباید اضافه بار اطلاعاتی داشته باشد.
از طرف دیگر ، کتاب کودک نباید آنقدر خالی از محتوا و بی مغز هم باشد که فایده و سودی برای کودک نداشته باشد.
درواقع؛ کتاب کودک نباید کمبود بار اطلاعاتی نیز داشته باشد.
پدر و مادر می توانند با توجه به ذائقه کودک و اهداف خود، کودک را در معرض کتاب هایی جذاب با محتوایی مفید قرار دهند و به علایق او در زندگی آینده و همچنین علاقه او به کتابخوانی در بزرگسالی شکل دهند.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: