امروز علاوه بر سیاستگذاری فرهنگی در زمینه اصلاح الگوی مصرف از سوی دولتمردان، ضرورت توجه به مقوله آموزش به منظور افزایش حس مسئولیت اجتماعی و اصلاح الگوی مصرف از سوی شهروندان، نیز بسیار پراهمیت شمرده شده و در این خصوص بیتردید رسانههای همگانی و فراگیری چون صدا و سیما و شبکههای اجتماعی میتوانند بیشترین نقش را بر عهده بگیرند که متاسفانه علیرغم هشدارهای بسیار مبنی بر وجود تنش و بحران آبی در استانهای مختلف کشور و حتی استانهای شمالی بر اساس شواهد و قراین، مفهوم بحران اگر چه برای کارشناسان و مسئولان عینیت پیدا کرده است ولیکن هنوز علی رغم آمارهای نگران کننده و هشدارهای پی در پی صاحب نظران در مصرفکنندگان این مفهوم ذهنی نشده تا به تغییر نگرش و سپس رفتاری منجر بشود! و لذا تا چنین باوری متعاب مشاهده ی شواهد و نشانه هایی از اصلاح الگوی مصرف در مخاطبان شکل نگیرد بیتردید اهتمام جدی و اساسی هم برای اصلاح مصرف صورت نخواهد گرفت. اگر به واقع، مسئولان امر، نهادهای مسئول، سازمانهای مردمنهاد و رسانهها تا کنون موفق به القای چنین باوری میشدند، حتما تاکنون شاهد تغییر رویه ی اساسی و آشکاری در فرهنگ مصرف این مایع حیاتی گرانبهاء میشدیم و حتما میزان مصرف آب خانواده و هر یک از ما - حتی متخصصان- به نسبت سال گذشته درصدی کاهش مییافت. به نظر نگارنده ی این سطور زمانی مفهوم بحران از سوی مردم درک خواهد شد که نه تنها در فصول گرم سال بلکه در تمامی اوقات و ایام بر ابعاد وقوع بحران تاکید شود، شیوه آبیاری غرقابی در کشاورزی برای همیشه به فراموشی سپرده شود، کلیه چاههای غیر مجاز مسدود شود، سیستمی برای بهرهگیری از آبهای غیر شرب و پاک(آبهای خروجی شستشوی میوه و سبزی، آبکشی ظروف و البسه، شستشوی ماشین و...) در منازل طراحی و تعبیه شود، کارواشهای شهری تعطیل و کارویندها جایگزین شود، هزینه ی استفاده ی بیرویه متمولان بیدرد تصاعدی افزایش داده شود، شیرآلات سرویسهای عمومی با فشار پایین الکترونیکی شود، در منازل و به ویژه سرویسهای مساجد و وضوخانهها لیوانهای ویژه مسواک و وضو تولید و توزیع شود، کاشت چمن در سطح شهرها متوقف و آبیاری قطره ای درختان شهر جایگزین آبیاری غرقابی شود و... و نیز این بحران ذهنی درک نخواهد شد مگر آن که همه ی کسانی که به انحای مختلف تریبون و منبر و مخاطبی دارند از سوی مقامات مسئول موظف و مکلف شوند تا در مدرسه و مسجد و هر محفل عمومی پیش از هر خطابه و وعظ و نوحهای از مصایب و عوارض کمآبی بگویند، باید پیوسته فعالان فرهنگساز و ناظمان آب تشویق و خبر تنبیه متجاوزان و مسرفان این ثروت حیات بخش (از جمله متخلفان حفرچاه های عمیق و...)در سطح گسترده رسانه ای شود و در نهایت هزینه ی مصرف آب شهروندان هم به نسبت حجم مصرف افزایش یابد. بر این باورم که با مشاهده ی چنین اقدامات، اتخاذ رویکردها و درک چنین وضعیت و تدابیری است که مردم این سرزمین کم آب، عمق بحران را تا اندازه ای فهم کرده،نگرششان نسبت به نحوه ی مصرف آب شرب تغییر کرده و در نهایت اصلاحاتی در الگوی مصرفشان خواهند داد و بدین طریق دیری نخواهد پایید که رفتارهای محتاطانه و متعهدانه نسبت به نحوه ی استفاده از منابع آبی شهری در آنان و حتی در بهره برداران روستایی و... از آب های غیر شرب در بخش صنعت و کشاورزی هم نهادینه خواهد شد.
ارسال دیدگاه شما
نظرات: